رادمهر جانرادمهر جان، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

قندعسل مامان ،عشقم ، دوست دارم

عکسهای به یاد ماندنی از رادمهر جون

           آلبوم عکسهای زیبا دکتر مهربون و قند عسل خدا جونم ممنون از اینکه منو تو دل مامانم گذاشتی .    دکتر مهربون مرسی که منو از تو دل مامانم در اوردی واونها رو خوشحال کردی.         عکسی از پایان 3 ماهگی گل پسرم و اینک رادمهرم برای قهرمانی تمرین می کند........(2ونیم ماهگی رادمهر)    رادمهر و دختر دایی عزیزش دنیا     گل پسر مامان  (دو ونیم ماهه  )ودختر دایی عزیزش دنیا جون (دو ونیم ساله). رادمهر جون به مشهد کوچولو میرود  برای اولین بار رادمهر به مکان زیارتی (شاه عبدل العظیم حسنی) ب...
10 بهمن 1391

من هم عزادار حسینم

من غم ومهر حسین ،با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم،دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم یک قطره از بوی حسینی سبقت از مشک وگلاب ونافه و عنبر گرفتم   ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا   بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا     سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش   بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش     سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی   به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی     سـلام من بــه مـحـرم  بـه کـربـلا و جـلالــش   به لحظه های پـرازحزن غرق درد...
9 بهمن 1391

اولین شب چله ی فندق

سی ام آذره و یک شب زیبا یه شب بلند به اسم شب یلدا شب شب نشینی و شادی و خنده شبی که واسه ی همه خیلی بلنده همه ی اهل خونه خوشحال و خندون آجیل و شیرینی و میوه فراوون شب قصه گفتن و یاد قدیما قصه ی لحاف کهنه ی ننه سرما شب یلدا که سحر شد فصل پاییز میره جای پاییز رو زمستون میگیره ننه سرما باز دوباره بر میگرده کوله بارش رو پر از سوغاتی کرده یلدا مبارک   مامان دلارام تصمیم داشت اولین سفره ی یلدای منو با کیک  مدل انار و یه عالمه آجیل خوشمزه تزیین کنه .....که متاسفانه مامان بزرگ مامان دلارام و بابا امیر به رحمت خدا رفت......   ان شاالله سال آینده یلدایی زیب...
3 بهمن 1391
1